سفارش تبلیغ
صبا ویژن


*+* شیرین بی فرهاد *+*

سلام ......... خوبید دوستای من ؟؟؟ خوش می گذره ؟؟؟ 

روز ولنتاین را هم به همه ی شما عاشقا و دوستا تبریک می گم .....

خوش بگذره ...

                                                               

                                                      

فعلا خدا حافظتون ...  مراقب خودتون باشید .......

 

                                                        

 

                                


نوشته شده در دوشنبه 85/11/23ساعت 3:16 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

تورا گم کرده ام امروز ...وحالا لحظه های من ..گرفتار سکوتی سرد وسنگینند.

.وچشمانم...که تا دیروز به عشقت می درخشیدند .

..نمی دانی چه غمگینند ..چراغ روشن شب بود ..برایم چشم های تو.

. نمی دانم چه خواهد شد....پر از دلشوره ام... بی تاب ودلگیرم..

...کجا ماندی ؟؟؟؟

.....................................................................................................................................................................

سلام ... خوبید ؟؟ خوشید ؟؟؟ شما چطوری آقا موشه ؟؟ خاله ات خوبه ؟؟؟

.....................................................................................................................................................................

میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد بهت چی گفت ؟

جایی که میری مردمی داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم .

تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم

که همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم ....

.....................................................................................................................................................................

باغبان در باز کن من مرد گلچین نیستم مینشینم گوشه ای گل را تماشا میکنم

.....................................................................................................................................................................

موج اگر میدونست که ساحل هیچ وقت دستشو نمیگیره هرگز نفس نفس نمیزد برای رسیدن..

 دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمام جاری شد........ از اشک پرسیدم چرا اومدی؟؟

گفت آخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست

.....................................................................................................................................................................

رفتم، مرا ببخش و مگو او وفا نداشت راهی بجز گریز برایم نمانده بود

 این عشق آتشین پر از درد بی امید در وادی گناه و جنونم کشانده بود

 رفتم، که داغ بوسه پر حسرت ترا با اشک های دیده ز لب شستشو دهم

 رفتم که ناتمام بمانم در این سرود رفتم که با نگفته بخود آبرو دهم

 رفتم مگو، مگو، که چرا رفت، ننگ بود عشق من و نیاز تو و سوز و ساز ما از پرده خموشی و ظلمت،

 چو نور صبح بیرون فتاده بود به یکباره راز ما رفتم که گم شوم چو یکی قطره اشک گرم در لابلای دامن شبرنگ زندگی رفت

.....................................................................................................................................................................

عزیزان ....... فعلا خدا حافظ همتون .... مراقب خودتون باشید ..........               

  بابا خواهش می کنم نظر بدید دیگه ........  


نوشته شده در پنج شنبه 85/11/19ساعت 4:29 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

با عرض سلامی به بلندی بیل، به محکمی کلنگ، به گردی اسامبلی، به سرعت

فرغون، به تیزی شاقول، به انعطاف پذیری طناب، به لبریزی دوغآب، به

سفیدی سیمان، به صافی ماله، به وسعت بشکه، به معرفت عمله، به قدرت

کارگر، به ظرافت گچ کار، به لطافت معمار، به شجاعت صاحب کار، به رشادت

مهندس، به صلابت جوشکار، به محبت صافکار، به رفاقت همکار

..................................................................................................................................

از او پرسیدم : دوستم داری ؟ گفت : آره گفتم : چقدر؟ گفت : خیلی گفتم: ثابت کن چقدر دوستم داری ؟

 گفت : چگونه ثابت کنم ؟؟ گفتم : من راهش را بلدم گفت : چه راهی ؟؟

 بر داشتمش پر بود گذاشتمش رو شقیقه ام گفت : دیونه ای ؟بی اعتنا بود انگشتم را گذاشتم رو ماشه دیدم نه !

 باز هم انگار نه انگار شلیک کردم اون وقت بود که فهمیدم بی مرام هیچ وقت دوستم نداشت هیچ وقت

..................................................................................................................................................................

دوست داشتن کسانی که دوستمان می‌دارند کار بزرگی نیست، مهم آن است

آنهایی را که ما را دوست ندارند، دوست بداریم

.............................................................................................................................................................

ترجیح می دهم طوری زندگی کنم که گویی خدا هست و وقتی مردم بفهمم که

نیست، تا این که طوری زندگی کنم که انگار خدا نیست و وقتی مردم بفهمم

که هست

..........................................................................................................................................................

فعلا خدا حافظ سعی می کنم به روز کنم ......

ممنون از اینکه خواهش کردید به روز کنم ... مرسی از لطفتان .....

خدا نگهدارتون

              

 حیف که دلم گزفته


نوشته شده در جمعه 85/11/13ساعت 8:31 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام ........

متاسفانه امروز یک خبری شنیدم .... که هنوز صحتش ثابت نشده ...

... شنیدیم که آقای حسن نظری از نور .. به علت سکته ی مغزی فوت شدند ..

اگه واقعیت داره به خانوادشون تسلیت می گم ...

غم آخرتان باشه ...

..

این عکس هم به عنوان اولین عکس مخصوص وبلاگ ساخته شده

عکس های جدیدتری هم می گذارم

فعلا خدا حافظ


نوشته شده در سه شنبه 85/10/26ساعت 11:33 صبح توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلامی به سردی برف

 

***********************************************************

 

کسی برای من و تو دلش نسوخت

دستامون از هم جدا ... دستای سرد

کسی برای آخر قصه ی ما ...

واسه مرگ عشقمون گریه نکرد

اشک عاشق دیدنی نیست

همه حرفا گفتنی نیست

رفتی اما ...... عشقت هرگز

دیگه از یاد رفتنی نیست

گاهی وقتاست که سکوت ...

مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه

گاهی وقتاست که نگاه ...

بیشتر از هزار تا حرف گفتنیه

کار تو اشک منو شمردنه

دلو پس گرفتن و سپردنه

کار من همیشه از تو گفتنه

دل من محکوم به شکستنه

گفتی بگو عاشق و بیمار کیستی

من عاشق تو ام .. تو بگو یار کیستی

گاهی وقتاست که سکوت ...

مثل یه عشق یه حس دوست داشتنیه

 

***********************************************************

خدا نگهدارتون


نوشته شده در دوشنبه 85/9/27ساعت 3:25 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

سلام ...........

*******************************

به سرم زده هوای خنده هات .... دل من تنگ شده واسه نازه نگات

واسه قهر و آشتی هات ........دل من لک زده واسه با تو بودن

واسه بهانه هات ........... واسه دیر آمدنات

واسه هر روز و شب سر کار گذاشتنات

دیگه صبرم تموم شد ......... کاشکی زودتر ببینمت

همه خاطره های خوب و قشنگ ...

که باعث شان تو بودی که حروم بشن

نمی خوام بگم همه ی آن کارها گناه تو بود

ای کاش تو کنار می آمدی  با بود و نبود

چی می شد اگه یک بار تو کوتاه  می آمدی

اگه دیوونه بودم . تو آرومم می کردی

اگه با من ساده و عاشق و دیوونت ........

واسه پنج ، شش ، هفت ، هشت روزی سر می کردی .....

همه گریه های شبونه ام ... اون همه اشکای عاشقونم ..

اون دلی که یک موقع ریختم به پات.......

بگو چه غصه ها نخوردم برات ...........

حرومت ............. حرومت ...........

از هر هفت روز یک باری که میدیدمت .........

بهم می گفتی دیگه شاید نبینمت ..........

یک لبخند زورکی بود روی لبت ......

من ساده رو بگو که نشناختمت .......

آره بابا یک روز بود تو دوستم داشتی ......

ولی حالا می دونم یک عمری مارو کاشتی .........

دیگه بهتر از این برای من نمیشه .........

می خواهم تنهات بذارم واسه ی همیشه ........

****************************************

من و عشق آسمونیت ، من و اون نا محربونیت.......

من و حرفای نگفته ، من رو کشته زخم دوریت ......

من و باور نگاهت .. من و قصه های خامت ....

من و تو و یاد و خیالت ............

من و تو خاطره هامون ...........

من و تو همه نگامون ...........

نشدم جدا یه لحظه من اسیر لحظه هامون ........

گفتی نمی خوای بمونی کنارم ، برو دیگه  باهات  کاری ندارم .....

واسه ی عشق آسمونیت اون همه محربونیت توی قلبم جایی ندارم ......

گفتم نمی خوای ببینی کی هستم ، همه زندگیم رو پای تو بستم ........

بیا خستم ، منتظر نشستم ، نگو مستم ، عهدمو شکستم .....

یادته شبای پر غم و غصه ، نمی خواستم ببینم اشک چشاتو ...

حالا نیستی ببینی دارم می میرم ... واسه دیدن یک لحظه خنده هاتو ..

من و عشق آسمونیت ، من و اون نا محربونیت.......

من و حرفای نگفته ، من رو کشته زخم دوریت ......

من و باور نگاهت .. من و قصه های خامت ....

من و تو و یاد و خیالت ............

 همه ی زندگیم بود به پای تو ، بودنت نفسم بود برای تو .............

ولی راحت کردی تو فراموشم ، فکر کردی شمعم و من خاموش میشم ......

سرت شلوغه آخه وقت نداری ، همگانی شدی ، تو که شرم نداری ........

تو که می گفتی چیزی کم نداری ، وقتی با منی دیگه غم نداری.......

پس دیدی زیر پات له شدم ، تو مه شکن و منم مه شدم ..

می خوام با هم باشیم هنوز تا ابد ............

اگه این دست رو نبردم ، بریم دست بعد ..........

یادته شبای پر غم و غصه ، نمی خواستم ببینم اشک چشاتو ...

حالا نیستی ببینی دارم می میرم ... واسه دیدن یک لحظه خنده هاتو ..

...........................................................................

این شعر گروه 0111  که دوستام از من خواستن بنویسم ......

امیدوارم خوشتون بیاد

.......................................................................

شعر هنگامه ............. ادعا .........

.......................................................................

نمی گم خطا نکردم ، من که ادعا نکرد ..........

همه گفتن بی وفایی ، ولی اعتنا نکردم ...........

نمی گم خطا نکردم ، من که ادعا نکرد ..........

همه گفتن بی وفایی ، ولی اعتنا نکردم ...........

راهی سفر شدی تو ، من دلم می خواست بمونی ........

واسه موندن تو اما ، به خدا دعا نکردم ..........

توی کوچه ی رفاقت ، یک سلام جواب ندادم ......

توی  دلم تویی ، اونو با ....کسی  آشنا نکردم .......

میدونم دوستم نداری ، حتی قدر یک قناری .......

اما عاشقم هنوزم ، بدون اشتباه نکردم .........

زیر دِینِ ناز چشمات ، عمریه دارم می سوزم .....

تا خاکستری نشه دل ، دِینَمو ادا نکردم .....

نامه های عاشقانه ، با نشون بی نشونی .......

اما از کسای دیگه است ، پس اونا رو باز نکردم ........

نمی گم خطا نکردم ، من که ادعا نکرد ..........

همه گفتن بی وفایی ، ولی اعتنا نکردم ...........

**********************************

آهنگ زوبر ............. بی وفا ...........

*********************************

یادی ز ما نمی کنی ، حالی ز ما نمی گیری ......

نمیگی کجایی تو چرا بی وفایی تو ، یار چرا بی وفایی تو .........

تو که اینجوری نبودی ، بی مهری رو بلد نبودی .....

 پس بگو برای چی منو از خودت میرونی ......

می گفتم دوستت دارم  عزیز من ، عاشقتم ......

می گفتی سایه می شم ، هر جا بری من باهاتم ........

اگه صدامو می شنوی ..... اگه حرف رو می شنوی ......

همین حالا بیا پیشم ، نذار که نا امید بشم ............

یادی ز ما نمی کنی ، حالی ز ما نمی گیری ......

نمیگی کجایی تو چرا بی وفایی تو ، یار چرا بی وفایی تو .........

تو که اینجوری نبودی ، بی مهری رو بلد نبودی .....

 پس بگو برای چی منو از خودت میرونی ......

***********************************

خوشمزه مثل هلو ، چجوری بگم  I love you   ..........

این همه منو بازی نده ، بیا و بله رو زود بگو ............

دلم نازک مثل تار عنکبوت ، سیر نمیشه دل من از رنگ و بوت .......

چه کردی با من ای گل بی خار من ، عاشقم من ، عاشق اون رنگ و روت ....

مستی و می و عشقم ، تو رو توی قلبم نوشتم ، عاشقم من تا بدونی ، غیر تو کس ندارم ..

گل خوشبو ، گل مریم ، با تو من غم ندارم ................

خوشمزه مثل هلو ، چجوری بگم  I love you   ..........

این همه منو بازی نده ، بیا و بله رو زود بگو ............

عشق پاکم رو در دلت ببین و باورش کن ........

اخمت رو از رخت بردار ، شادی رو بیشترش کن ......

تو رو می خوام ای عزیزم .........با تو من بی فروغم .....

بیا با من بخون از عشق ، ای همه تار و پودم  ......

برات می خونم این ترانه رو من با همه ی وجودم ....

تا آخر عشقمون من کنار تو می مونم

************************************

این هم آهنگه خوشمزه از زوبر بود ...................

************************************

امیدوارم خوشتون بیاد ............... خیلی ممنون که وقت گذاشتید ...........

 

                                  نظر یادتون نره ها ............خدا حافظ .....

 


نوشته شده در یکشنبه 85/9/5ساعت 3:39 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

زندگی مثل برگی روی آبه ، هر لحظه ممکنه فرو بره .........

******************************************

زندگی مثل دکمه های پیانو می مونه . یکی سیاه یکی سفید..... سفیدها شادی ، سیاها غم .......

ولی اگه روی آنها حرکت نکنی نمی تونی موسیقی یه قشنگ دنیا رو بشنوی ..........

*******************************************

اگه تنهام اگه پیرم .... دل من ببین چه خستم .  چشمام رو از همه بستم ......

عمری با تنپوش مشکی سر راه تو نشستم

توی کویر خشک قلبم .. خط امید رو نوشتی

چه صبوره دل من ، راه دوره دل من .......

*************************************************

این سایت مهسونه خاننده ی ترک  حتما برید و ببینید . لذت ببرید

مهسوووووون ...... جیگر من


نوشته شده در پنج شنبه 85/9/2ساعت 3:22 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

بسم الله

****************************************

****************************************

خدایا در کلبه ی حقیرانه ی خود چیزی دارم

که تو در عرش کبریای خودت نداری

من چون تویی دارم و تو چون خودی نداری .......

****************************************

راز عشق

 عشق یعنی لحظه های التهاب

عشق یعنی لحظه های ناب ، ناب

عشق یعنی قطره ی دریا شدن

عشق یعنی دیده بر در دوختن

عشق یعنی در فراغش سوختن

****************************************

می خوام از دنیا بپرسم ، چی می شد    که پا نمی  گذاشتم  رو تنش

می خوام از خدا بپرسم   چی می شد خاری نبود  روی گلش

وقتی پایان خوشی ها مردن  ،  عاقبت شربت پیری خوردن

پس چرا ای خدا من  را آوردی توی دنیای گناه ؟؟؟؟؟

****************************************

****************************************

تو ای پیمان شکن ، بشکستی آخر عهد و پیمانت

به ایمانت قسم خوردی ،  تو ای لعنت به ایمانت

تو ایمان خودت را ضامن پیمان خود کردی

مرا پریشان کردی ، خدا سازد پریشانت

****************************************

بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم

همه تن چشم شدم ، خیره به دنبال تو گشتم

شوق دیدار تو لبریز شد از جام وجودم

شدم آن عاشق دیوانه که بودم

یادم آمد شبی با هم از آن کوچه گذشتیم

پر گشودیم و در آن خلوت دلخسته گشتیم

ساعتی بر لب آن جوی نشستیم

تو همه راز جهان ریخته در چشم سیاهت

من همه محو تماشای نگاهت

****************************************

بی نیاز از عشقم و با معرفت بی گانه

من که پشت به قبله ایستادم ، کافرم

اگر به حکم عشق بر من در بگشاید

دری  که به سوی  صداقت باز شود

دفتر پریشانم را به دست باد می سپارم

وقتی که عشق ، ساز دلم را می نوازد

****************************************

برای تو ..........

****************************************

تا که جان دارم و سینه بر نفس می آید

به تو و عشق تو ای یار وفا خواهم کرد

****************************************

عاشقانه ، عارفانه ، بی بهانه                           دوستت دارم

بی نهایت ، با صداقت ، تا قیامت                       دوستت دارم

****************************************

گر همسفر عشق شدی ................... مرد سفر باش

من منتظر حادثه ام ...................... مرد خطر باش

****************************************

شب بود و شمع بود و غم بود و من ............

شب رفت و شمع سوخت و غم ماند و من ...............

****************************************

همیشه به ذهنم می سپارم ، که گفتن عشق پایانی ندارد ...............

اما من این را تازه فهمیدم ، که دلم جز تو مهمان دیگری ندارد ..............

****************************************

گل را دوست دارم به خاطر زیبایی اش

غم را دوست دارم  چون وجودم غمگین است

دنیا را دوست دارم به خاطر سکوتش

زندگی را دوست دارم به خاطر تو

ولی نمی دانم چرا تو را دوست دارم ؟؟؟؟؟؟؟

 ...... { d }.......

****************************************

زندگی چیست ؟؟؟؟

سراب است و خیال ؟؟؟؟

یا که نقش است افتاده بر آب ؟؟؟؟؟

یا که جان کندن تدریجی مرگ ؟؟؟؟؟

چه بگویم حباب است ، حباب !!!!!!

****************************************

اگر روزی  کسی از من بپرسد قصدت از زندگی چیست ؟؟؟

به او می گویم چون از مرگ می ترسم ، راهی به غیر از زندگی نیست ......

****************************************

میرسد روزی که بی من روزها را سر کنی ........

میرسد روزی که مرگ عشق را باور کنی .........

میرسد روزی که تنها در کنار عکس من.........

شعرهای کهنه ام را از بر کنی ..........

****************************************

عشق یعنی مستی و دیوانگی

عشق یعنی با جهان بیگانگی

عشق یعنی شب نخفتن تا سحر

عشق یعنی سجده با چشمان تر

عشق یعنی سر به دار آویختن

عشق یعنی اشک حسرت ریختن

عشق یعنی ساختن با سوختن

عشق یعنی زندگی را باختن

                                       ****************************************

من ...............

نام : سرگردان                  نام خانوادگی : آواره

گناه : به دنیا آمدن            محکومیت : زنگی کردن

   ****************************************         

 (( وصیت نامه ))

ای کسانی که مامور دفن من هستید ....

مرا در تابوتی سیاه بگذارید ، تا همه بدانند چه سیاهی کشیدم .............

دستهایم را از خاک بیرون بگذارید ، تا هر که دید بداند آرزو به دل ماندم ...........

چشمهایم را باز بگذارید ، تا هر که دید بداند چشم به راه بودم ............

پس از اینکه دفنم کردید ، تکه یخی بر قبرم بگذارید ، تا با اولین طلوع آفتاب به سنگم ،

قطره قطره بگرید ......... تا هر که دید بداند چه بی کس و تنها بودم ...........

            وصف حال خودم ( ستاره ی تنها )

****************************************

اگر عشق نباشد ، عاشقی نیست

اگر عاشق نباشد ، زندگی نیست

نپرس از من چه آمد بر سر عشق

جواب من بجز شرمندگی نیست

****************************************

اگر من عاشقم ، عشقم تو هستی

اگر من شاعرم ، شعرم تو هستی

اگر من یک کتاب کهنه هستم

تو جلد این کتاب کهنه هستی

****************************************

اگر پروانه بودم می پریدم ، سر ساعت به خدمت می رسیدم

ولی پروانه نیستم پر ندارم ، در اینجا مانده ام چاره ندارم

****************************************

قلبم را به تو می دهم ........ با قلب تو می تپم

****************************************

یا رب ای کاش آشنایی ها نبود .........

یا اگر بود ، این جدایی ها نبود ...........

****************************************

دال   را  دوست دارم ، چون اول داستان است

دال   را دوست دارم ، چون اول دوست است

دال   را دوست دارم چون اول دل است

پس بیا داستان دوستی هایمان را در دفتر دلمان ثبت کنیم ............

****************************************

چرا هیچ کس مثل مجنون دیگر آواره نمی شه ؟؟؟؟؟

برای دیدن لیلی دیگر دیوونه نمی شه ؟؟؟؟؟؟؟

چرا دیگه روی کوه ها  فرهادی دیده نمی شه ؟؟؟؟؟

برای زخمهای کهنه مرحمی پیدا نمی شه ؟؟؟؟؟

چرا دیگه هیچ کس توی چاه ها زندونی نمی شه ؟؟؟؟؟

برای دیدن یارش دیگه منتظر نمی شه ؟؟؟؟؟

چرا هیچ کس مثل یک عاشق ، قدرت موندن نداره ؟؟؟؟؟

****************************************

چه بودم و چه شدم ، چیستم ، چه خواهم شد ؟؟؟؟

من نمی دانم چه شد که شانه ی گرم تو تکیه گاهم شد ؟؟؟؟؟

نمی روم که بفهمم برای یک لحظه اگر بدون تو باشم چه می شود .... ( مرگ )

****************************************

ای عشق مرا افسانه کردی امشب ................  در متن دلم تو خانه کردی امشب

تا کی بزنی تیر جنون را بر من ؟؟؟ ............... چشمان مرا نشانه کردی امشب

****************************************

سخن آخر من .........

****************************************

من از این پس به همه عشق جهان می خندم........

به هوس بازیه این بی خبران می خندم ..........

من از آن روز که دلدارم رفت .............

به غم و شادیه عشق دگران می خندم .............

****************************************

بای عزیزان  حتما نظر بدید

به خدا خوشحالم می کنید

دل منو خوش کنید ........ تا خدا دلتونو خوش کنه ........

****************************************

تمام حرفهای من سبزه ..........

****************************************

به امید دیدار..............


نوشته شده در دوشنبه 85/8/8ساعت 3:48 عصر توسط ..... alone night girl ..... نظرات ( ) | |

   1   2      >

قالب وبلاگ : قالب وبلاگ